خلاصه داستان بازی دههها قبل از وقایع اساسینز کرید والهالا در جریان است. سراب داستان به بلوغ رسیدن بسیم بن اسحاق (لی مجدوب) دنبال میکند که از یک دزد خیابانی با تبدیل شدن به یک اساسین(پنهان شده) زیر نظر استادش روشَن ، یادمیگیرد برای هدفی بزرگتر از خودش بجنگد.بازی، در بغداد جریان خواهد داشت و دوران طلایی این شهر را به تصویر خواهد کشید. بخشی از بازی، در قلعهٔ الموت در ایران جریان دارد و در اوایل بازی، روشَن و بسیم تمرین خواهند کرد تا بسیم را به یک اساسین، تبدیل کنند.
ارسال دیدگاه